شب با ارشاد اسلامی یکی از بندگان مقرب درگاه الهی سرم را زمین گذاشتم که بخوابم. قصهش را در پست بعدی مینویسم انشالله تعالی. اما بعد.
صبح که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم یک نفر با پروفایل ضمیر فعل! با تصویر گل و جانور (یادم باشه در مورد پروفایل شبکههای اجتماعی یه چیزایی بنویسم) برام پیام گذاشته که:
ناراحتم.
خیلی ناراحتم، شاید بهتر باشه بگم افسردهام. سمانه این چه دنیاییه که داریم زندگی میکنیم؟ چرا همهش مرگ؟ چرا همهش خبر بد؟
چرا شب میخوابیم صبح بیدار میشیم یا یه جا سیل اومده، یا زله، یا آتیش گرفته یا حمله شده یا
چه دنیایی شده آخه؟ (با چندتا ایموجی و استیکر غمگین، که به دلیل نبود امکانات در بلاگفا به این دو مورد بسنده میکنیم )
بعد از کشف اینکه ضمیر فعل» که هستند، پرسیدم چطور مگه؟ چی شده؟ قضییه چیه؟
برگشته میگه ای بابا توام از دنیا عقبیها
مگه خبرنداری چه بلایی سر معندچیها اومده؟ الان سختترین کار دنیا بعد از کار تو معدن، اینه که منتظر باشی دوستات از تو معدن زنده بیرون بیان
سکوت کردم.
داشتم با خودم فکر میکردم که آیا تعداد خبرهای بدی که این روزها میشنویم و حوادثی که اتفاق میافتند واقعا زیاد شده؟
یا ما خبرهای زیادی رو به واسطه پلتفرمها، و رسانههای اجتماعی و عمومی زیاد! میشنویم؟
یادم هست خیلی سال پیش که سن و سال کمی داشتم، در یک جمع خونوادگی شنیدم که میگفتن در هر دقیقه یا ثانیه هزاران نفر پا به روی این کره خاک میگذارند و به همین تعداد به علاوه یک نفر هم میمیرند. به فرض که این گفته درست باشد، حتی با وجود رسانه هم خبر درگذشت این تعداد آدم در طول یک روز به دست ما نمیرسد. اگر هم میرسید احتمالا من و شما در حال نوشتن و خواندن این پست نبودیم و از حجم عظیم نا امیدی سر به بیابان گذاشته بودیم و یا خارج از مرزهای زندهگی بودیم.
همین امروز صبح پیرمردی که در همسایگی ما زندگی میکرد از دنیا رفت. آخرین خبری که از نزدیک و نه به واسطه شبکههای اجتماعی و رسانه در خصوص در گذشت کسی شنیدم مربوط به جوان بیستو چندسالهای بود که در ایام عید از دنیا رفته بود. برای همین فکر میکنم دنیا همان مسیر همیشگی را طی میکند. نه نامرد شده، نه سرعتش بیشتر شده و زود میگذرد.
این معدنی هم که بر سر معدنچیها آوار شده و خانواده شان را داغدار کرده، اولین معدن نیست که فرو میریزد، احتمالا آخری هم نیست. همانطور که حوادث جادهای و ریلی و هوایی و حوادث غیر مترقبهای چون سیل و زله و . اما دعا میکنیم چنین حوادثی تکرار نشود. یا با کمترین آسیب و خسارت جانی همراه باشد. هر چند برای هر هدف و برنامهای، به عمل کار برآید و به دعاخوانی نیست!
علیالحساب به ضمیر فعل پیشنهاد کردیم اگر میخواهیم خبرهای بد روزانه را نشنویم مدتی دور از پلتفرمهای اجتماعی زندگی کنیم. همین
برای یاور مشیرفر؛ به عنوان چشمروشنی فرزند تازه به دنیا آمدهاش
هم ,یک ,همین ,خبرهای ,اجتماعی ,صبح ,از دنیا ,شده و ,شبکههای اجتماعی ,ضمیر فعل ,بد روزانه
درباره این سایت